Trade & Industry Doc
صفحه نخست
مدیریت
كارتابل من
ارسال سند
ورود به سامانه
ثبت نام
گزارش تحلیلی
/
بررسی مهمترین شیوههای تامین مالی سرمایه گذاری بنگاهها در کشورهای صنعتی
مشخصات سند
نظرات
نويسنده
حسن حیدری
همكار
مهدی رضائی
ويرايشگر
حسن ولي بيگي
ناشر
موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني
كد
AN-93-XXX-127
زمان انتشار
شهريور 1392
شماره ثبت
3105
برای دریافت فایل
ثبت نام
کرده و یا
وارد شوید
در بخش های قبلی شیوه های کلی تامین مالی در دسترس برای بنگاهها در کشورهای صنعتی مرور شد. البته لازم به ذکر است که روش های مرور شده تنها قسمتی از طیف وسیعی از روش های در دسترس برای تامین مالی یک بنگاه است، با این حال مقایسه ای بین روش های موجود در ایران با آنچه که در کشورهای صنعتی متداول است نشان می دهد که می توان نوآوری های ارزنده ای در این زمینه در ایران انجام داد. در ایران عمده روش های تامین مالی در دسترس در قالب تسهیلات بانکی است. بر اساس آیین نامه فصل سوم قانون بانکداری بدون ربا، مصوب 1362، تسهیلات بانکها می تواند در قالب 13 عقد بانکی به متقاضیان پرداخت شود. این عقود عبارتند از: 1-قرض الحسنه 2- مشارکت مدنی 3- مشارکت حقوقی 4-سرمایه گذاری مستقیم 5- مضاربه 6- معاملات سلف 7– فروش اقساطی (نسیه) جهت تامین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی 8- فروش اقساطی وسایل تولید، ماشین آلات و تاسیسات 9- فروش اقساطی مسکن 10- اجاره بشرط تملیک 11- جعاله 12- مزارعه 13- مساقات لازم به توضیح است که در سال 1390 هیات وزیران در مورد الحاق سه عقد جدید استصناع، مرابحه و خرید دین را نیز به عنوان بخشهای 14، 15 و 16 به آئیننامه فصل سوم قانون عملیات بانکی بدون ربا را به بانکها و موسسات اعتباری اضافه کرد. با نگاهی به ترکیب این عقود و مقایسه آن با روش های متداول در دنیا دو موضوع قابل ذکر است. موضوع اول این است که بر اساس قانون بانکداری بدون ربا، وام دهی بانکی در ایران باید مطابق با عقود اسلامی بوده و تنها می تواند در قالب یکی از 16 عقد تعریف شده در قالب آیین نامه فصل سوم قانون بانکداری بدون ربا صورت پذیرد. موضوع دوم این است که حداقل در تعریف عقود مذکور می توان مشاهده کرد که عقود تعریف شده بسیاری از روش های متداول در دنیا را در بر می گیرند و عملا شباهت زیادی با آنها دارند. هر چند ماهیت برخی از روش های تامین مالی در دنیا ربوی بوده و قابل کاربرد در ایران نمی باشند. روش های متداول تامین مالی از بازار بورس در ایران نیز متداول است و از این نظر تفاوت چندانی وجود ندارد، با این تفاوت که تنوع و توسعه یافتگی بازار بورس در تسهیل دسترسی بنگاهها به منابع مالی بسیار موثر خواهد بود. با این حال، بسیاری از منابع و روش های تامین مالی که در دنیا متداول هستند یا در ایران به کار گرفته نمی شوند و یا اینکه هنوز در سطحی فراگیر در اختیار بنگاهها قرار ندارند. مهمترین این روش ها، استفاده از اوراق قرضه شرکتی است. در کشورهای صنعتی تنوع بالایی از اوراق قرضه که شرکتهای مختلف بسته به ویژگیها و توان مالی شرکت قادر به انتشار آن هستند وجود دارد، از جمله اوراق قرضه با بهره صفر، اوراق قرضه مبتنی بر سود، اوراق قرضه با سود متغیر، اوراق قرضه قابل استرداد و انواع دیگری از اوراق. علاوه بر آن، انتشار برخی از انواع خاص اوراق قرضه مانند اوراق قرضه تضمین نشده به دلیل عدم وجود سیستم رتبه بندی اعتباری شرکتها و نهادهای اقتصادی در حال حاضر ممکن نیست. لذا شرکتها مجبورند با ارائه تضمین های معتبر به انتشار این اوراق بپردازند که در این صورت هزینه آن افزایش می یابد. در شرایط فعلی در ایران اوراق صکوک جایگزین بسیاری از انواع اوراق قرضه در نظام ربوی است. هر گونه تامین مالی در ایران باید مطابق با اصول شرعی اسلام باشد، از جمله اوراق قرضه. بر این اساس، اوراق قرضه به معنای مصطلح آن در بازارهای مالی جهان ربوی محسوب شده و به جای آن از اوراق مشارکت استفاده می شود. در سالهای اخیر اوراق صکوک نیز در زمره اوراقی قرار گرفته است که مبتنی بر عقود به رسمیت شناخته شده تامین مالی اسلامی از سوی شرکتها قابل انتشار است. به هر حال، تنوع اوراق تامین مالی که از سوی شرکتها می تواند برای جذب منابع مالی منتشر شود، در مقایسه با روش های متداول در دنیا پایین است. برخی از منابع تامین مالی در دنیا وجود دارند که هنوز در ایران مورد توجه جدی قرار نگرفته اند. مثلا شرکتها و موسسات بیمه ای منابع مالی مناسبی از محل بیمه های عمر در اختیار دارند که باید آنرا به صورت مناسب در طول زمان بین انواع دارایی به صورت یک سبد تخصیص دهند. یکی از این دارایی ها که شرکتهای بیمه در دنیا برای تخصیص منابع خود از آن استفاده می کنند، اعطای وام بلندمدت به شرکتها و بنگاهها است. به این معنا که شرکت بیمه از محل ذخایر حق بیمه خود منابعی را به صورت وام در اختیار شرکتهای متقاضی قرار می دهد. در ایران سرمایه گذاری شرکتها و موسسات بیمه باید مطابق با آیین نامه سرمایه گذاری موسسات بیمه مصوب 1388 شورای عالی بیمه انجام گیرد. بر اساس ماده 6 این آیین-نامه، شرکتهای بیمه مجاز به مشارکت در طرحهای عمرانی و ساختمانی و مستغلات هستند و بر اساس ماده 7 این آیین نامه این شرکتها مجاز به سرمایه گذاری تا سقف حداکثر 10 درصد از منابع خود در انواع طرحهای مشارکت هستند، اما در این آیین نامه امکان اعطای تسهیلات به شرکتها و بنگاهها پیش بینی نشده است. البته باید اشاره نمود که در دنیا منابع بیمه های عمر و پس انداز هستند که برای اعطای تسهیلات به بنگاهها استفاده می شوند. علت این امر این است که بیمه گذاران این منابع را برای یک دوره زمانی بلندمدت در اختیار شرکت های بیمه قرار می دهند و لذا ماندگاری این منابع نزد شرکتهای بیمه طولانی است. با این وصف یکی از مشکلات عمده صنعت بیمه این است که سهم بیمه های عمر در کل صنعت بیمه ایران در مقایسه با متوسط جهانی و همچنین کشورهای منطقه کم است. بر اساس آخرین سالنامه آمری صنعت بیمه کشور، سهم بیه های زندگی از کل صنعت بیمه کشور در سال 1390 معادل 8 درصد بوده است، در حالیکه در همین زمان این سهم در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا (کشورهای منطقه چشم انداز) 4/26 درصد، و متوسط جهانی آن 2/57 درصد بوده است. با این حال این سهم در طول سالهای گذشته روندی صعودی داشته است، بطوریکه از 6/5 درصد در سال 1386 به 8 درصد در سال 1390 رسیده است. این موضوع نشان می دهد که منابع بیمه های زندگی در صنعت بیمه کشور رو به افزایش است و لذا می توان از آن به عنوان یکی از راهکارهای بالقوه تامین مالی سایر بنگاهها استفاده نمود. یکی از زمینه هایی که در ایران می تواند مورد توجه جدی تری قرار گیرد، استفاده از روش هایی مانند سرمایه خطرپذیر، لیزینگ و فرانشیز است. با وجود اهمیت صنعت سرمایه خطرپذیر به عنوان یکی از روش های متداول برای تامین مالی صنایع نوپا و فعال در زمینه صنایع نوین، با این حال این صنعت در ایران عمدتا دولتی است و هنوز نتوانسته است تا پس اندازهای بخش خصوصی را به خود جذب نماید. این موضوع سبب می شود تا عرضه سرمایه به بنگاههای نوپا و نوآور محدود به کمک های دولتی باشد، در نتیجه این روش تامین مالی هنوز جایگاه خود را در بین روش های متداول برای تامین مالی بنگاهها کسب نکرده است. صنعت لیزینگ نیز در حال حاضر هنوز جایگاه بایسته ای که بتواند به عنوان یک روش جایگزین تامین مالی ایفای نقش نماید را ندارد. بویژه اینکه این صنعت بیشتر بر لیزینگ مالی متمرکز است و لیزینگ عملیاتی که می تواند منبعی برای تامین تجهیزات سرمایه ای برای بنگاهها در ایران باشد، هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد. سایر روش های نوین تامین مالی مانند استفاده از حق امتیاز دیگر شرکتها (فرانشیز) نیز در ایران هنوز به صورت سازمان یافته و وسیع به کار گرفته نمی شود. به طور کلی می توان گفت که اگرچه تنوع روش ها و ابزارهای مالی در ایران در مقایسه با کشورهای صنعتی و توسعه یافته پایین تر است، با این حال در روش ها و ابزارهای جدید نیز تمرکز اصلی بر ابزارهای بانکی است و ابزارها و روش های تامین مالی غیربانکی هنوز جایگاه بایسته ای به عنوان روش های جایگزین تامین مالی بنگاهها کسب نکرده اند.
برای ثبت نظرات
ثبت نام
کرده و یا
وارد شوید
کلیه حقوق اين سامانه متعلق به
موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني
است.