Trade & Industry Doc
صفحه نخست
مدیریت
كارتابل من
ارسال سند
ورود به سامانه
ثبت نام
پايان نامه
/
آثار آزادسازی تجاری ( با تاکید بر کاهش نرخ تعرفهها ) بر اشتغال و توزیع درآمد در ایران با استفاده از مدل تعادل عمومی قابل محاسبه
مشخصات سند
نظرات
مولف
محمدمهدی برقی اسکویی
استاد راهنما
حسین صادقی
استاد مشاور
سیدابراهیم حسینینسب
استاد مشاور
داود بهبودی
سال تحصيل
1387
مقطع تحصيلي
دكتري
رشته تحصيلي
علوم اقتصادي
دانشگاه
دانشگاه تربيت مدرس
دانشكده
دانشکده علوم انساني
كارفرما
موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني
شماره مدرك
آزادسازی تجاری
کاهش نرخ تعرفه ها
اشتغال
توزیع درآمد
ایران
مدل تعادل عمومی قابل محاسبه
برای دریافت فایل
ثبت نام
کرده و یا
وارد شوید
آزادسازی تجاری به عنوان فرآیند ادغام اقتصادی، تاثیر قابل ملاحظه ای بر بازار کار، سطح اشتغال و توزیع درآمد دارد. در این فرآیند، بازار کار به سمت انعطاف پذیری بیشتر حرکت نموده و شفافیت بازار ها گسترش می یابد. از اینرو در نتیجه تعاملات و تغییرات حاصله در بازار کار ناشی از آزادسازی تجاری، تقاضا برای انواع مختلف نیروی کار (نیروی کار ماهر و غیر ماهر) و نیز نرخ دستمزدها تحت تاثیر قرار می گیرد. اغلب مباحث در خصوص آثار آزادسازی تجاری روی سطح اشتغال و توزیع درآمد، بر اساس تئوری معروف هکشر- اوهلین و استاپلر – سامئلسون شکل گرفته است. طبق نظریه هکشر- اوهلین، اگر کشوری از وفور نسبی عامل تولیدی که با شدت بالایی در تولید کالایی مورد استفاده می گیرد برخوردار باشد، در آنصورت در تولید آن کالا دارای مزیت نسبی خواهد بود. تئوری استاپلر – سامئلسون نیز اشاره به اثرات آزادسازی تجاری روی توزیع درآمد بین عوامل تولید دارد. چنانچه با توجه به تئوری استاپلر – سامئلسون، افزایش در قیمت نسبی کالا سبب افزایش پاداش یا درآمد عامل تولیدی می گردد که با شدت بیشتری در تولید آن کالا بکار رفته و باعث کاهش پاداش عامل تولیدی می گردد که با شدت کمتری در تولید آن کالا بکار رفته است. در این رساله با استفاده از مدل تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) و ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) سال 1380، اثر آزادسازی تجاری روی سطح اشتغال نیروی کار ماهر و ساده و نرخ دستمزدها از طریق اعمال سناریو های مختلف کاهش نرخ تعرفه در بسته نرم افزاری GAMS شبیه سازی گردیده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که با کاهش عمومی نرخ تعرفه کالاهای وارداتی، سطح اشتغال کل و نیزسطح اشتغال نیروی کارغیر ماهر افزایش می یابد و از آنجایی که رشد نرخ دستمزد نیروی کار ماهر با کاهش مقادیر بالای نرخ تعرفه از روند نزولی برخوردار گشته است، لذا آزاد سازی تجاری سبب کاهش نابرابری دستمرد ها می گردد. از طرفی با توجه به این که بخش کشاورزی در ایران نسبت به بخش صنایع غذایی، پوشاک و نساجی شدت پذیر از نیروی کار غیر ماهر می باشد، لذا اثر کاهش نرخ تعرفه کالاهای کشاورزی و کالاهای صنایع غذایی، پوشاک و نساجی روی سطح اشتغال و نرخ دستمزدها مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصل از این ارزیابی به دنبال کاهش بیشتر در نرخ تعرفه کالاهای مربوط به صنایع غذایی،پوشاک و نساجی، اشتغال کل و نیز سطح اشتغال نیروی کار غیر ماهر افزایش یافته و از آنجایی که نرخ رشد نسبت دستمزد نیروی کار ماهر به دستمزد نیروی کارساده با کاهش بیشتر نرخ تعرفه ها، از روند صعودی برخوردار گشته است، لذا آزادسازی تجاری بیشتر در بخش صنایع غذایی،پوشاک و نساجی، منجر به افزایش نابرابری دستمزدها می گردد. حال آنکه در اثر کاهش نرخ تعرفه کالاهای کشاورزی، سطح اشتغال کل و سطح اشتغال نیروی کار غیر ماهر کاهش و با کاهش نرخ دستمزد نیروی کار ماهر، نابرابری دستمزدها کاهش می یابد.
برای ثبت نظرات
ثبت نام
کرده و یا
وارد شوید
کلیه حقوق اين سامانه متعلق به
موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني
است.